واقعیت اینه که خیلی وقته ننوشتم و به قدری قلمم خشک شده که تر کردنش برام سخته...ولی خب نوشتن کاری بود که من از بچگی شروع کردم...سوم دبستان که بودم یکی از شعرهام توی کتاب آهنگ بهاران چاپ شد. یادم نمیاد وقتی رفتم اون بالا دقیقا چه حسی داشتم ولی مطمنم داشتم تمام سعیم رو میکردم که شعرم رو درست بخونم...
و فکر کنم من و آبجیم تنها کسایی هستیم که با این تیکه از اون فیلم قهقهه میزنیم: